رونیارونیا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

رونیا هدیه آسمانی

دختر یازده ماهه من

1392/8/30 1:28
نویسنده : mamani
1,015 بازدید
اشتراک گذاری

دعوام نکنید لپ تاپم خراب شده بود و کمی هم مشکلات بود به همین خاطر دیر اومدم .

عروسکم توی این مدت خیلی بزرگ شده , کارهای جدیدی یاد گرفته و انجام میده و کلی هم ذوق میکنه. .

حدود 5 روز پیش توی آشپزخونه مشغول پخت و پز بودم یه لحظه برگشتم دیدم رونیا داره به سمت آشپزخونه راه میاد کلی ذوق کردم وقتی دیدم روی پاهاش ایستاده ..خودشم خیلی ذوق کرده بود دستهاشو به سمت جلو آورده بود و صورت نازش پر از خنده بود . حالا از اون روز دوست داره بیشتر راه بره. بدون اینکه دستش را به وسیله ای بگیره بلند میشه ..ولی چقدر زود میگذره انگار تازه همین دیروز بود که برای اولین بار سینه خیز رفت ..چقدر زندگی زود میگذره ...

نمیدونم چرا دخترم همه کارهای جدیدش را باهم توی یکی دوروز انجام میده ...گوشی را میزاره دم گوشش و شروع میکنه با زبان شیرین کودکانه اش صحبت کردن خیلی دوست داشتم بدونم که چی میگه ..کلا نمیدونم چرا بچه ها عاشق تلفن بازی هستند !!! هرچند که ما بزرگترها هم کمتر از اونها نیستیم هههه

وقتی شیر میخواد شیشه اش را میده به من که بهش شیر بدم منم کلی خوشحال میشم و سه سوته میرم شیرش را آماده میکنم ..

و اما یه خبر بد اینکه هارد لپ تاپم خراب شد و تمام عکسهام از بین رفت خیلی ناراحتم ..تمام خاطرات این چهارسال توی این لپ تاپ بود هرچند که خودم اشتباه کردم باید خیلی زودتر عکسهارو کپی یا چاپ میکردم ..سعی میکنم بهش فکر نکنم اما نمیشهنگران.

بعدا مفصل میام براتون از این دخترخانم شیطونم میگم .

 

این عکس اولین قدمت نیست عزیزم این عکس اولین راه رفتنتهههه ..

اولین راه رفتن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

s30
28 آبان 92 0:39
یازده ماهگیت مبارک فسقلی مرسی عزیزم .
سارجون
1 آذر 92 18:22
وای عشق من چهقدر زرنگهههههههههه دخمل من حلما خانوم هنوز راه نمیره سارا جون عجله نداشته باش به وقتش راه میره.
سهیلا
2 آذر 92 14:05
ماشاالله به این دختر گل چقدر خوشگل راه میری عزیزمممممممممم من بیشتر از خودت ذوق کردم خیلی بامزه ذوق کردی سهیلاجون خودتو برای این لحظه شیرین آماده کن .
راوک
6 آذر 92 4:31
واااااااااای خاله مبارک باشه راه رفتنت جیگر طلاااااا مرسی خاله راوک جون .
زهره
6 آذر 92 14:30
ای جان چه کیفی کردی اون صحنه رو یهو دیدی هااا که داره راه میره همیشه همینطوری صورتِ دخترت و مامان باباش غرق خنده های شادی موفقیت باشه آره زهره جون خیلی لحظه قشنگی بود ..انشاالله قسمت شماهم بشه ..مرسی گلم
جیران بخشنده
9 آذر 92 15:44
مبارکه عزیزم ایشالا قدمات استوار باشه خیلی ممنون جیران جون .
مامان مینا
18 آذر 92 13:26
عزیزم11ماهگی مبارک خوشگل خانم مرسی عزیزم .