تا مادر نشی نمی فهمی ..
دختر گلم امروز 56 روزت شده الان که دارم می نویسم شما به صورت دمر خوابیدی , راحت هم خوابیدی آخه صبح که از خواب بیدار شدی کلی گریه کردی و من هم خواستم پوشکت را عوض کنم اما بازم گریه هات ادامه داشت دیدم اینجوری نمیشه آخه من همیشه موقع تعویض پوشکت کلی ماساژت میدم میگم دخترم اینجوری سبک میشه .. برای اینکه آروم بشی شیری که از قبل توی شیشه بود برات گرم کردم و دادم خوردی بعدش حسابی سرحال شدی اما حال مامانی را گرفتی آخه کل لباس هات را خیس کردی میدونی که چه جوری ؟؟؟ .........
مجبور شدم تمام لباسهات را عوض کنم به همین خاطر الان راحت خوابیدی .
توی این چند روز واقعا وقتم را پرکردی اصلا وقت نمیکنم خودم را توی آینه نگاه کنم , گاهی عصرها تازه یادم میاد که صورتم را صبح نشستم , گاهی هم اصلا ناهار متوجه نمیشم چی میخورم هههه
گاهی هم مجبورم بزارمت توی آغوشی تا بتونم کارهامو انجام بدم آخه شما خیلی آغوشی دوست داری وقتی داری گریه میکنی اونه که آرومت میکنه ...میزارمت توی آغوشی تمام کارهای خونه را انجام میدم و حتی جاروبرقی هم می کشم اما شما بیدار نمیشی !!! چندباری هم با هم کیک درست کردیم :)
میدونی چرا عنوان مطلبم را " تا مادر نشی نمی فهمی " گذاشتم ؟
تازه می فهمم مامانم چی میگفت , همیشه به مامانم میگفتم چقدر حساسی کمی به خودت برس کمی برای خودت وقت بزار اما الان می بینم که واقعا نمیشه ...البته بگم بعضی ها هم هستن که زیاد سخت نمیگیرن ...وقتی تو بدنیا اومدی تازه فهمیدم چقدر مادر بودنه سخته .. همیشه نگرانی ..چرا نینی گریه میکنه ؟ چرا دستشویی نمیکنه ؟ چرا سرفه میکنه ؟ چرا بینیش گرفته ؟ چرا کم میخوبه ؟ چرا زیاد میخوابه ؟ چرا کم شیر میخوره ؟ و ......... .
این نگرانی ها تا زمانی که شما بچه دار هم بشی برای ما مامانها هست ولی اون موقع نوعش فرق میکنه ..
الان که دارم می نویسم دندونم به شدت درد میکنه که دردش به سرم و گلوم هم زده هرچند که کشیدمش اما نمیدونم شاید به خاطر بخیه هاش باشه ... دلم نمیاد مسکن استفاده کنم آخه میترسم وارد شیرم بشه هرچند که دکتر گفت اجازه داری بخوری اما دلم نمیاد ..بابایی هم کلی دعوام کرد که قرص بخور و این همه درد را تحمل نکن اما دلم راضی نمیشه ..
دخترکم شما هفته دیگه واکسن داری از الان نگران اون روز هستم ...اما خوبیش اینه که بدنت ایمن میشه ..میبینی چقدر مامانت انرژی مثبت میده ههههه.
من دیگه بهتره برم آخه سرم درد میکنه ..
دخترگلم خیلی خیلی منو بابایی دوست داریم ...بابایی که عاشقته .