نگرانی
دختر گلم مامانی خیلی ناراحته , امروز نوبت دکتر داشتم اولین نفر هم من بودم مثل همیشه همه آزمایش هارو انجام دادم و در آخر هم نوبت صحبت خانم دکتر شد درباره آزمایش و همینطور سونو که دختر گلمون را ببینیم , خانم دکتر مهربون اول از همه گفت که سه روز دیگه میگه که لازم هست دوباره آمپول روگام را بزنم یا نه.
( شیرینم چون مامانی گروه خونیش منفی هست باید این آمپول را حتما بزنه , البته یه بار این آمپول را زدم که البته سوتی هم دادم نمیدونستم توی کمر زده میشه و روی تخت رو به شکم خوابیدم و بعد .... خودت هم که بقیه اش را میدونی )...
تا اومدم بلند شم که برم روی تخت بخوابم برای سونو دیدم که خانم دکتر دوباره گفت : که توی ادرار مامانی خون دیده و گفت که باید آزمایش باشه و تنها کاری که الان به من گفت انجام بدم این بود که مایعات زیاد بنوشم... قرار شد جواب این آزمایش هم سه روز دیگه بده خیلی نگرانم خیلی ..اصلا انگار وقتی راه میرم توی خواب هستم , گاهی احساس میکنم چقدر تنهام , وقتی از مطب دکتر اومدم کلی گریه کردم گفتم ای کاش منم پیش خانواده ام بودم کاش کسی بود که کمتر مشکلاتم را احساس کنم , همه میگن نگران نباش اما جای من نیستن , نمی دونن توی دلم چی میگذره , نمیدونم چطور این دوروز را سپری کنم کاش که زودتر بگذره و جواب آزمایش را بگیرم..... از خدای مهربون میخوام همیشه کنارم باشه ....
مشکل بعدی مامانی دندونهاش هستن که درد گرفته , میدونم برم دکتر میگه باید بکشیش آخه دندون عقلم هست اما نمیخوام توی دوران بارداری دارویی استفاده کنم ...از طرفی هم میترسم عفونت کنه و برای شما ضرر داشته باشه ...آخه سال گذشته که دندونم را کشیدم کلی درد داشت و بعدش هم عفونت کرد خیلی خیلی اذیت شدم...
خدایا شکرت.. اما دوران بارداری سختی داشتم و شاید تنهاییم باعث میشه که بیشتر مشکلاتم را حس کنم...اما همه اینها ارزش داره چون سه ماه دیگه دختر گلم را بغل میکنم. دنیای من خیلی دوست دارم.